ترانه و شعر آهنگ کمبود اپیکور باند و صادق

مغزم واسه حرکت پاره ست عینه یه آدم شصت ساله ست
دیر شده انگار بعد ده ساله ست اومده به همه چیزو همه کس قانع ست

سلولا همه گشاد کردن لش از پا و تا گردن
یکی جو میگیره بلند میشه بره چایی بریزه بقیه خوشحال تر شن

انگار میدی به ناموست ویزا حرف میخوای میری پابوس عیسی
نه من کلی برات حرف دارم از صدای اذون تا ناقوس کلیسا

زن ینی تن مرد ینی پول انگار بچه ای میخوری با بستنی گول
الانه که باید آزاد کنی مغزی که اینهمه سال بستری بود

دیگه همه شدیم خام مادیات میریم سمتی که داره باد میاد
خیابونا شده معبدایی که توش سجده میکنیم جلو مازراتیا

مارو کردن هرزه به زور توام مثه من شدی بنده ی پول
دیگه خنده یه جور فیکه صورت علاء الدین قصه بود تویی برده ی غول

یه گرگ بارون دیده تو جنگلای سرد یه بغض بهش آروم میگه بخند الان به درد
بشکن جلوت دیوارو بزن بکش اینارو تو دیگه پادشاهی از الان به بعد
پادشاهی از الان به بعد دیگه پادشاهی از الان به بعد

درختا طرف یه جاده ی صاف رو صندلی بغل یه ماده ی دا
هر دلار قفلیه راه زندگی تم یتو گاز بده آه

اینه داستان اینه داستان دشمنت روبه روی دوش منه وایستاد
این وسطام واسه توئه واستا باشه ما عقب جلوییه واس ماس

ذوق نکن بابا رسیدم منم به هر چی که رسیدی و میرسم بعدا
از رو مخشون پپن حوصلم نکشیده کشیدم عقب

من دلم تکون میخواد تکون بیشتر از اون صندوق لعنتی
بتکون بتکون بغلی تو بتکون اگه نتکونی میده بت یه تکون

یه رو هل میده صاف تو ریه با اون جی باندولیه
عشقشم فقط چا تو سینه فاز اینجا همشون پانتومیمه

اوق آخه انقد شنگول از تو فقط فرار رذلن انگور
سریال تازه شروع شد اوزگل بحث این قسمتم میذارم کمبود بذارم کمبود

یه گرگ بارون دیده تو جنگلای سرد یه بغض بهش آروم میگه بخند الان به درد
بشکن جلوت دیوارو بزن بکش اینارو تو دیگه پادشاهی از الان به بعد

پادشاهی از الان به بعد دیگه پادشاهی از الان به بعد
اون قاتله دنیای دروغه دورته زول بزن تو چشماش اون گرگه وجوده خودته

یه نمه علف هرز اینجاست تو دیگه جای صبر نداری
دیگه دیره وقتی نمونده پس اینکارو به فردا نذاری
بذارم کمبود از صدای اذون تا ناقوس کلیسا

**